.به گزارش سلام لردگان به نقل از (ايسنا) درسهايي که از عاشورا مي توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين (ع) و يارانش ديده ميشود و کسي که به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با اين درسهاي انسان ساز آشنا ميگردد.
در اين نوشته برخي از اين درسها را برميشماريم.
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخني گهربار فرمودند: «کسي که به خدا توکّل کند، شکست نميخورد» و قيام خونين عاشورا، سرشار از اين آموزه نيک الهي است که فرجامي جز پيروي حق بر باطل را نويد نبخشيد. امام حسين(ع) گرچه به استناد دعوتنامههاي کوفيان به سمت آنان حرکت کرد، ولي توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همين دليل، وقتي ميان راه، خبر بيوفايي مردم و شهادت مسلم بن عقيل (ع) را شنيد، تصميم خويش را تغيير نداد و براي انجام تکليف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نيز بر اين اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بي رحمانه دشمن، در نيايشي به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنين بيان فرمود:
«خداوندا! تو تکيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي. تو در هر پيشامدي تکيه گاه و مايه پشت گرمي مني.»
2- رضا و تسليم
يکي از آموزههاي کربلا، راضي بودن به رضاي الهي است. هدف امام حسين(ع) فقط خشنودي خدا و پيامبر او بود. اگر در آن قيام خونين، جان عزيزش را نثار کرد، اگر سختترين مصيبتها را به جان خريد، و اگر خاندان گرامياش را به دست اسارت سپرد، هدفي جز کسب رضاي الهي نداشت. امام حسين(ع) هنگامي که ميخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهاي به اين ويژگي اشاره فرموده است:
«ما اهل بيت به آنچه خدا راضي است، راضي و خشنوديم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت ميورزيم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنايت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکليف
از آموزههاي ارزشمند کربلا، عمل به تکليف است. هنگامي که دعوت نامههاي پياپي مردم کوفه به امام حسين(ع) رسيد، ايشان هرچند از سستعهدي کوفيان آگاه بود، ولي آن اعلام حمايتها را تکليفآور دانست و به سوي آنان حرکت کرد.
امام خميني که خود سالها بعد با همين انگيزه، قيامي عزّت آفرين را پايه ريخت، در سخناني درباره اين آموزه عاشورايي ميفرمايد:
- اينکه حضرت ابي عبدالله (ع) قيام کرد با عدد کم، براي اينکه گفتند تکليف من اين است که نهي از منکر کنم.
- حضرت سيدالشهدا(ع) تکليف براي خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را.
- لکن تکليف بود که قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه ملت را اصلاح کند و عَلَم يزيد را بخواباند.
4- آزادگي
عاشورا، نماد آزادگي است و حضرت سيدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کساني که بيعت با يزيد را از ايشان ميخواستند تا در امان بماند، ميفرمود: آگاه باشيد! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا ميان دو چيز مجبور کرده است: بين مرگ و ذلت، ولي هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند پذيرش ذلت را بر ما و بر پيامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهاي پاک و داراي اصالت و شرف و خاندان داراي همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نميدهد اطاعت فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم.
5- اخلاص
اخلاص سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، مهمترين عامل جاودانگي قيام حسيني است. از زماني که حضرت از مدينه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسيار کسانِ مدّعي با ايشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسيني نشان دادند، ولي هيچکدام بر حرف خود نايستادند و در نهايت، سرور شهيدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نيز، تنها خون بود و شمشير و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتيازهاي اجتماعي و مقامهاي دنيوي خبري نبود. از اين رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نيروي اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه ميدادند و يکي يکي شربت شهادت مينوشيدند.
6- ايثار
از بارزترين درسهاي عاشوراي حسيني ايثار و مقدّم داشتن ديگري بر خود است. در صحنه کربلا، نخستين ايثارگر، خود سيدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فداي دين خدا کند و رضاي او را برهمه چيز برگزيند. حتي زماني که ياران حضرت به شهادت رسيدند و نوبت به جانفشانيِ بنيهاشم رسيد، امام حسين (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علي اکبر(ع) را براي شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه ديگر ايثار در کربلا، کار زيباي حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، ياد لبهاي تشنه امام حسين (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهيب زد که: آيا آب مينوشي، در حالي که برادر و مولايت حسين (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشيد و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسيد.
7- امر به معروف و نهي از منکر
از آموزههاي ارزنده نهضت حسيني، توجه به دو فريضه مهم امر به معروف و نهي ازمنکر است. امام حسين (ع) در وصيت نامهاي که هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفيه براي وي نوشت، هدف از حرکت خويش را چنين برشمرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي، و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم، بلکه تنها براي طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
حضرت سيدالشهدا (ع) در جاي ديگري نيز فرموده بودند:
«بارخدايا! من به معروف اشتياق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر اين اساس، در زيارتهاي گوناگوني که درباره امام حسين (ع) از پيشوايان معصوم (ع) وارده شده، اين تعابير ديده ميشود: «گواهي ميدهم تو نماز را به پا داشتي و زکات دادي و امر به معروف نمودي و نهي از منکر کردي.»
8- نفي نژادپرستي
شهيد، شهيد است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زباني باشد؛ سفيد و سياه، عرب و عجم، رومي يا زنگي. ملاک ارزش در اسلام، عقيده و ايمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهيدي دارد؛ جوان، پير، خردسال، شيرخوار، سياه، سفيد، عرب و عجم. آنجا، يگانگي است و از نابرابريِ نژادي اثري نيست. پيشواي شهيدان، حسين (ع) در صحنه نبرد، اين آموزش ديني و انساني را به کار گرفت و سپاس و ستايشي همسان به همه يارانش، از پيرمرد تا نوجوان، و از رييس قبيله تا غلام سياه روا ميدارد.
9- پاي بندي به اصول انساني و اخلاقي
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني است. ياران امام حسين (ع) در بين راه کربلا، با لشکريان حرّ بن يزيد رياحي برخوردند که راه را برآن حضرت و يارانش بستند. برخي از ياران امام پيشنهاد مبارزه و نابودي آنها را دادند و دليل آوردند که قدرت نبرد با ايشان را داريم. ولي امام مدارا کرد و ياران را به صبر دعوت فرمود.
همچنين صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از ياران امام خواست با تيري او را از پاي درآورد که حضرت مانع شد.
10- رنگ و بويي جاودانه
مؤمن بايد از فرصتهايي که برايش پيش ميآيد بهترين و بيشترين استفاده را بنمايد و اکنون که ميخواهد چيزي را در راه خدا ببخشد بايد به آن رنگ و بوي جاودانگي دهد تا هميشه، حتي پس از مرگ نيز، از آن بهره گيرد.
و اساساً يکي از اهدافي که اسلام وقف را فرا روي مؤمنان قرار داده اين است که بعد از مرگ نيز پروندهي اعمال نيکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قيامت بهرهمند گردد. از اين رو مردگان حسرت ميخورند و آرزو ميکنند که اي کاش ميتوانستند لحظهاي به دنيا بازگردند تا اين عمل صالح را انجام دهند.
انتهاي پيام
به گزارش سرويس دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درسهايي که از عاشورا مي توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين (ع) و يارانش ديده ميشود و کسي که به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با اين درسهاي انسان ساز آشنا ميگردد.
در اين نوشته برخي از اين درسها را برميشماريم.
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخني گهربار فرمودند: «کسي که به خدا توکّل کند، شکست نميخورد» و قيام خونين عاشورا، سرشار از اين آموزه نيک الهي است که فرجامي جز پيروي حق بر باطل را نويد نبخشيد. امام حسين(ع) گرچه به استناد دعوتنامههاي کوفيان به سمت آنان حرکت کرد، ولي توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همين دليل، وقتي ميان راه، خبر بيوفايي مردم و شهادت مسلم بن عقيل (ع) را شنيد، تصميم خويش را تغيير نداد و براي انجام تکليف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نيز بر اين اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بي رحمانه دشمن، در نيايشي به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنين بيان فرمود:
«خداوندا! تو تکيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي. تو در هر پيشامدي تکيه گاه و مايه پشت گرمي مني.»
2- رضا و تسليم
يکي از آموزههاي کربلا، راضي بودن به رضاي الهي است. هدف امام حسين(ع) فقط خشنودي خدا و پيامبر او بود. اگر در آن قيام خونين، جان عزيزش را نثار کرد، اگر سختترين مصيبتها را به جان خريد، و اگر خاندان گرامياش را به دست اسارت سپرد، هدفي جز کسب رضاي الهي نداشت. امام حسين(ع) هنگامي که ميخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهاي به اين ويژگي اشاره فرموده است:
«ما اهل بيت به آنچه خدا راضي است، راضي و خشنوديم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت ميورزيم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنايت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکليف
از آموزههاي ارزشمند کربلا، عمل به تکليف است. هنگامي که دعوت نامههاي پياپي مردم کوفه به امام حسين(ع) رسيد، ايشان هرچند از سستعهدي کوفيان آگاه بود، ولي آن اعلام حمايتها را تکليفآور دانست و به سوي آنان حرکت کرد.
امام خميني که خود سالها بعد با همين انگيزه، قيامي عزّت آفرين را پايه ريخت، در سخناني درباره اين آموزه عاشورايي ميفرمايد:
- اينکه حضرت ابي عبدالله (ع) قيام کرد با عدد کم، براي اينکه گفتند تکليف من اين است که نهي از منکر کنم.
- حضرت سيدالشهدا(ع) تکليف براي خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را.
- لکن تکليف بود که قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه ملت را اصلاح کند و عَلَم يزيد را بخواباند.
4- آزادگي
عاشورا، نماد آزادگي است و حضرت سيدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کساني که بيعت با يزيد را از ايشان ميخواستند تا در امان بماند، ميفرمود: آگاه باشيد! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا ميان دو چيز مجبور کرده است: بين مرگ و ذلت، ولي هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند پذيرش ذلت را بر ما و بر پيامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهاي پاک و داراي اصالت و شرف و خاندان داراي همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نميدهد اطاعت فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم.
5- اخلاص
اخلاص سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، مهمترين عامل جاودانگي قيام حسيني است. از زماني که حضرت از مدينه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسيار کسانِ مدّعي با ايشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسيني نشان دادند، ولي هيچکدام بر حرف خود نايستادند و در نهايت، سرور شهيدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نيز، تنها خون بود و شمشير و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتيازهاي اجتماعي و مقامهاي دنيوي خبري نبود. از اين رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نيروي اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه ميدادند و يکي يکي شربت شهادت مينوشيدند.
6- ايثار
از بارزترين درسهاي عاشوراي حسيني ايثار و مقدّم داشتن ديگري بر خود است. در صحنه کربلا، نخستين ايثارگر، خود سيدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فداي دين خدا کند و رضاي او را برهمه چيز برگزيند. حتي زماني که ياران حضرت به شهادت رسيدند و نوبت به جانفشانيِ بنيهاشم رسيد، امام حسين (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علي اکبر(ع) را براي شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه ديگر ايثار در کربلا، کار زيباي حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، ياد لبهاي تشنه امام حسين (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهيب زد که: آيا آب مينوشي، در حالي که برادر و مولايت حسين (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشيد و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسيد.
7- امر به معروف و نهي از منکر
از آموزههاي ارزنده نهضت حسيني، توجه به دو فريضه مهم امر به معروف و نهي ازمنکر است. امام حسين (ع) در وصيت نامهاي که هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفيه براي وي نوشت، هدف از حرکت خويش را چنين برشمرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي، و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم، بلکه تنها براي طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
حضرت سيدالشهدا (ع) در جاي ديگري نيز فرموده بودند:
«بارخدايا! من به معروف اشتياق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر اين اساس، در زيارتهاي گوناگوني که درباره امام حسين (ع) از پيشوايان معصوم (ع) وارده شده، اين تعابير ديده ميشود: «گواهي ميدهم تو نماز را به پا داشتي و زکات دادي و امر به معروف نمودي و نهي از منکر کردي.»
8- نفي نژادپرستي
شهيد، شهيد است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زباني باشد؛ سفيد و سياه، عرب و عجم، رومي يا زنگي. ملاک ارزش در اسلام، عقيده و ايمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهيدي دارد؛ جوان، پير، خردسال، شيرخوار، سياه، سفيد، عرب و عجم. آنجا، يگانگي است و از نابرابريِ نژادي اثري نيست. پيشواي شهيدان، حسين (ع) در صحنه نبرد، اين آموزش ديني و انساني را به کار گرفت و سپاس و ستايشي همسان به همه يارانش، از پيرمرد تا نوجوان، و از رييس قبيله تا غلام سياه روا ميدارد.
9- پاي بندي به اصول انساني و اخلاقي
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني است. ياران امام حسين (ع) در بين راه کربلا، با لشکريان حرّ بن يزيد رياحي برخوردند که راه را برآن حضرت و يارانش بستند. برخي از ياران امام پيشنهاد مبارزه و نابودي آنها را دادند و دليل آوردند که قدرت نبرد با ايشان را داريم. ولي امام مدارا کرد و ياران را به صبر دعوت فرمود.
همچنين صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از ياران امام خواست با تيري او را از پاي درآورد که حضرت مانع شد.
10- رنگ و بويي جاودانه
مؤمن بايد از فرصتهايي که برايش پيش ميآيد بهترين و بيشترين استفاده را بنمايد و اکنون که ميخواهد چيزي را در راه خدا ببخشد بايد به آن رنگ و بوي جاودانگي دهد تا هميشه، حتي پس از مرگ نيز، از آن بهره گيرد.
و اساساً يکي از اهدافي که اسلام وقف را فرا روي مؤمنان قرار داده اين است که بعد از مرگ نيز پروندهي اعمال نيکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قيامت بهرهمند گردد. از اين رو مردگان حسرت ميخورند و آرزو ميکنند که اي کاش ميتوانستند لحظهاي به دنيا بازگردند تا اين عمل صالح را انجام دهند.
انتهاي پيام
به گزارش سرويس دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درسهايي که از عاشورا مي توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين (ع) و يارانش ديده ميشود و کسي که به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با اين درسهاي انسان ساز آشنا ميگردد.
در اين نوشته برخي از اين درسها را برميشماريم.
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخني گهربار فرمودند: «کسي که به خدا توکّل کند، شکست نميخورد» و قيام خونين عاشورا، سرشار از اين آموزه نيک الهي است که فرجامي جز پيروي حق بر باطل را نويد نبخشيد. امام حسين(ع) گرچه به استناد دعوتنامههاي کوفيان به سمت آنان حرکت کرد، ولي توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همين دليل، وقتي ميان راه، خبر بيوفايي مردم و شهادت مسلم بن عقيل (ع) را شنيد، تصميم خويش را تغيير نداد و براي انجام تکليف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نيز بر اين اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بي رحمانه دشمن، در نيايشي به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنين بيان فرمود:
«خداوندا! تو تکيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي. تو در هر پيشامدي تکيه گاه و مايه پشت گرمي مني.»
2- رضا و تسليم
يکي از آموزههاي کربلا، راضي بودن به رضاي الهي است. هدف امام حسين(ع) فقط خشنودي خدا و پيامبر او بود. اگر در آن قيام خونين، جان عزيزش را نثار کرد، اگر سختترين مصيبتها را به جان خريد، و اگر خاندان گرامياش را به دست اسارت سپرد، هدفي جز کسب رضاي الهي نداشت. امام حسين(ع) هنگامي که ميخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهاي به اين ويژگي اشاره فرموده است:
«ما اهل بيت به آنچه خدا راضي است، راضي و خشنوديم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت ميورزيم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنايت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکليف
از آموزههاي ارزشمند کربلا، عمل به تکليف است. هنگامي که دعوت نامههاي پياپي مردم کوفه به امام حسين(ع) رسيد، ايشان هرچند از سستعهدي کوفيان آگاه بود، ولي آن اعلام حمايتها را تکليفآور دانست و به سوي آنان حرکت کرد.
امام خميني که خود سالها بعد با همين انگيزه، قيامي عزّت آفرين را پايه ريخت، در سخناني درباره اين آموزه عاشورايي ميفرمايد:
- اينکه حضرت ابي عبدالله (ع) قيام کرد با عدد کم، براي اينکه گفتند تکليف من اين است که نهي از منکر کنم.
- حضرت سيدالشهدا(ع) تکليف براي خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را.
- لکن تکليف بود که قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه ملت را اصلاح کند و عَلَم يزيد را بخواباند.
4- آزادگي
عاشورا، نماد آزادگي است و حضرت سيدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کساني که بيعت با يزيد را از ايشان ميخواستند تا در امان بماند، ميفرمود: آگاه باشيد! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا ميان دو چيز مجبور کرده است: بين مرگ و ذلت، ولي هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند پذيرش ذلت را بر ما و بر پيامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهاي پاک و داراي اصالت و شرف و خاندان داراي همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نميدهد اطاعت فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم.
5- اخلاص
اخلاص سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، مهمترين عامل جاودانگي قيام حسيني است. از زماني که حضرت از مدينه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسيار کسانِ مدّعي با ايشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسيني نشان دادند، ولي هيچکدام بر حرف خود نايستادند و در نهايت، سرور شهيدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نيز، تنها خون بود و شمشير و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتيازهاي اجتماعي و مقامهاي دنيوي خبري نبود. از اين رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نيروي اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه ميدادند و يکي يکي شربت شهادت مينوشيدند.
6- ايثار
از بارزترين درسهاي عاشوراي حسيني ايثار و مقدّم داشتن ديگري بر خود است. در صحنه کربلا، نخستين ايثارگر، خود سيدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فداي دين خدا کند و رضاي او را برهمه چيز برگزيند. حتي زماني که ياران حضرت به شهادت رسيدند و نوبت به جانفشانيِ بنيهاشم رسيد، امام حسين (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علي اکبر(ع) را براي شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه ديگر ايثار در کربلا، کار زيباي حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، ياد لبهاي تشنه امام حسين (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهيب زد که: آيا آب مينوشي، در حالي که برادر و مولايت حسين (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشيد و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسيد.
7- امر به معروف و نهي از منکر
از آموزههاي ارزنده نهضت حسيني، توجه به دو فريضه مهم امر به معروف و نهي ازمنکر است. امام حسين (ع) در وصيت نامهاي که هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفيه براي وي نوشت، هدف از حرکت خويش را چنين برشمرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي، و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم، بلکه تنها براي طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
حضرت سيدالشهدا (ع) در جاي ديگري نيز فرموده بودند:
«بارخدايا! من به معروف اشتياق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر اين اساس، در زيارتهاي گوناگوني که درباره امام حسين (ع) از پيشوايان معصوم (ع) وارده شده، اين تعابير ديده ميشود: «گواهي ميدهم تو نماز را به پا داشتي و زکات دادي و امر به معروف نمودي و نهي از منکر کردي.»
8- نفي نژادپرستي
شهيد، شهيد است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زباني باشد؛ سفيد و سياه، عرب و عجم، رومي يا زنگي. ملاک ارزش در اسلام، عقيده و ايمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهيدي دارد؛ جوان، پير، خردسال، شيرخوار، سياه، سفيد، عرب و عجم. آنجا، يگانگي است و از نابرابريِ نژادي اثري نيست. پيشواي شهيدان، حسين (ع) در صحنه نبرد، اين آموزش ديني و انساني را به کار گرفت و سپاس و ستايشي همسان به همه يارانش، از پيرمرد تا نوجوان، و از رييس قبيله تا غلام سياه روا ميدارد.
9- پاي بندي به اصول انساني و اخلاقي
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني است. ياران امام حسين (ع) در بين راه کربلا، با لشکريان حرّ بن يزيد رياحي برخوردند که راه را برآن حضرت و يارانش بستند. برخي از ياران امام پيشنهاد مبارزه و نابودي آنها را دادند و دليل آوردند که قدرت نبرد با ايشان را داريم. ولي امام مدارا کرد و ياران را به صبر دعوت فرمود.
همچنين صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از ياران امام خواست با تيري او را از پاي درآورد که حضرت مانع شد.
10- رنگ و بويي جاودانه
مؤمن بايد از فرصتهايي که برايش پيش ميآيد بهترين و بيشترين استفاده را بنمايد و اکنون که ميخواهد چيزي را در راه خدا ببخشد بايد به آن رنگ و بوي جاودانگي دهد تا هميشه، حتي پس از مرگ نيز، از آن بهره گيرد.
و اساساً يکي از اهدافي که اسلام وقف را فرا روي مؤمنان قرار داده اين است که بعد از مرگ نيز پروندهي اعمال نيکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قيامت بهرهمند گردد. از اين رو مردگان حسرت ميخورند و آرزو ميکنند که اي کاش ميتوانستند لحظهاي به دنيا بازگردند تا اين عمل صالح را انجام دهند.
انتهاي پيام
به گزارش سرويس دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درسهايي که از عاشورا مي توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين (ع) و يارانش ديده ميشود و کسي که به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با اين درسهاي انسان ساز آشنا ميگردد.
در اين نوشته برخي از اين درسها را برميشماريم.
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخني گهربار فرمودند: «کسي که به خدا توکّل کند، شکست نميخورد» و قيام خونين عاشورا، سرشار از اين آموزه نيک الهي است که فرجامي جز پيروي حق بر باطل را نويد نبخشيد. امام حسين(ع) گرچه به استناد دعوتنامههاي کوفيان به سمت آنان حرکت کرد، ولي توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همين دليل، وقتي ميان راه، خبر بيوفايي مردم و شهادت مسلم بن عقيل (ع) را شنيد، تصميم خويش را تغيير نداد و براي انجام تکليف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نيز بر اين اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بي رحمانه دشمن، در نيايشي به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنين بيان فرمود:
«خداوندا! تو تکيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي. تو در هر پيشامدي تکيه گاه و مايه پشت گرمي مني.»
2- رضا و تسليم
يکي از آموزههاي کربلا، راضي بودن به رضاي الهي است. هدف امام حسين(ع) فقط خشنودي خدا و پيامبر او بود. اگر در آن قيام خونين، جان عزيزش را نثار کرد، اگر سختترين مصيبتها را به جان خريد، و اگر خاندان گرامياش را به دست اسارت سپرد، هدفي جز کسب رضاي الهي نداشت. امام حسين(ع) هنگامي که ميخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهاي به اين ويژگي اشاره فرموده است:
«ما اهل بيت به آنچه خدا راضي است، راضي و خشنوديم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت ميورزيم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنايت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکليف
از آموزههاي ارزشمند کربلا، عمل به تکليف است. هنگامي که دعوت نامههاي پياپي مردم کوفه به امام حسين(ع) رسيد، ايشان هرچند از سستعهدي کوفيان آگاه بود، ولي آن اعلام حمايتها را تکليفآور دانست و به سوي آنان حرکت کرد.
امام خميني که خود سالها بعد با همين انگيزه، قيامي عزّت آفرين را پايه ريخت، در سخناني درباره اين آموزه عاشورايي ميفرمايد:
- اينکه حضرت ابي عبدالله (ع) قيام کرد با عدد کم، براي اينکه گفتند تکليف من اين است که نهي از منکر کنم.
- حضرت سيدالشهدا(ع) تکليف براي خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را.
- لکن تکليف بود که قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه ملت را اصلاح کند و عَلَم يزيد را بخواباند.
4- آزادگي
عاشورا، نماد آزادگي است و حضرت سيدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کساني که بيعت با يزيد را از ايشان ميخواستند تا در امان بماند، ميفرمود: آگاه باشيد! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا ميان دو چيز مجبور کرده است: بين مرگ و ذلت، ولي هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند پذيرش ذلت را بر ما و بر پيامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهاي پاک و داراي اصالت و شرف و خاندان داراي همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نميدهد اطاعت فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم.
5- اخلاص
اخلاص سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، مهمترين عامل جاودانگي قيام حسيني است. از زماني که حضرت از مدينه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسيار کسانِ مدّعي با ايشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسيني نشان دادند، ولي هيچکدام بر حرف خود نايستادند و در نهايت، سرور شهيدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نيز، تنها خون بود و شمشير و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتيازهاي اجتماعي و مقامهاي دنيوي خبري نبود. از اين رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نيروي اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه ميدادند و يکي يکي شربت شهادت مينوشيدند.
6- ايثار
از بارزترين درسهاي عاشوراي حسيني ايثار و مقدّم داشتن ديگري بر خود است. در صحنه کربلا، نخستين ايثارگر، خود سيدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فداي دين خدا کند و رضاي او را برهمه چيز برگزيند. حتي زماني که ياران حضرت به شهادت رسيدند و نوبت به جانفشانيِ بنيهاشم رسيد، امام حسين (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علي اکبر(ع) را براي شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه ديگر ايثار در کربلا، کار زيباي حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، ياد لبهاي تشنه امام حسين (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهيب زد که: آيا آب مينوشي، در حالي که برادر و مولايت حسين (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشيد و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسيد.
7- امر به معروف و نهي از منکر
از آموزههاي ارزنده نهضت حسيني، توجه به دو فريضه مهم امر به معروف و نهي ازمنکر است. امام حسين (ع) در وصيت نامهاي که هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفيه براي وي نوشت، هدف از حرکت خويش را چنين برشمرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي، و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم، بلکه تنها براي طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
حضرت سيدالشهدا (ع) در جاي ديگري نيز فرموده بودند:
«بارخدايا! من به معروف اشتياق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر اين اساس، در زيارتهاي گوناگوني که درباره امام حسين (ع) از پيشوايان معصوم (ع) وارده شده، اين تعابير ديده ميشود: «گواهي ميدهم تو نماز را به پا داشتي و زکات دادي و امر به معروف نمودي و نهي از منکر کردي.»
8- نفي نژادپرستي
شهيد، شهيد است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زباني باشد؛ سفيد و سياه، عرب و عجم، رومي يا زنگي. ملاک ارزش در اسلام، عقيده و ايمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهيدي دارد؛ جوان، پير، خردسال، شيرخوار، سياه، سفيد، عرب و عجم. آنجا، يگانگي است و از نابرابريِ نژادي اثري نيست. پيشواي شهيدان، حسين (ع) در صحنه نبرد، اين آموزش ديني و انساني را به کار گرفت و سپاس و ستايشي همسان به همه يارانش، از پيرمرد تا نوجوان، و از رييس قبيله تا غلام سياه روا ميدارد.
9- پاي بندي به اصول انساني و اخلاقي
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني است. ياران امام حسين (ع) در بين راه کربلا، با لشکريان حرّ بن يزيد رياحي برخوردند که راه را برآن حضرت و يارانش بستند. برخي از ياران امام پيشنهاد مبارزه و نابودي آنها را دادند و دليل آوردند که قدرت نبرد با ايشان را داريم. ولي امام مدارا کرد و ياران را به صبر دعوت فرمود.
همچنين صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از ياران امام خواست با تيري او را از پاي درآورد که حضرت مانع شد.
10- رنگ و بويي جاودانه
مؤمن بايد از فرصتهايي که برايش پيش ميآيد بهترين و بيشترين استفاده را بنمايد و اکنون که ميخواهد چيزي را در راه خدا ببخشد بايد به آن رنگ و بوي جاودانگي دهد تا هميشه، حتي پس از مرگ نيز، از آن بهره گيرد.
و اساساً يکي از اهدافي که اسلام وقف را فرا روي مؤمنان قرار داده اين است که بعد از مرگ نيز پروندهي اعمال نيکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قيامت بهرهمند گردد. از اين رو مردگان حسرت ميخورند و آرزو ميکنند که اي کاش ميتوانستند لحظهاي به دنيا بازگردند تا اين عمل صالح را انجام دهند.
انتهاي پيام
به گزارش سرويس دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) درسهايي که از عاشورا مي توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسين (ع) و يارانش ديده ميشود و کسي که به دقت در مجموعه اين واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با اين درسهاي انسان ساز آشنا ميگردد.
در اين نوشته برخي از اين درسها را برميشماريم.
1- توکّل
امام محمد باقر(ع) در سخني گهربار فرمودند: «کسي که به خدا توکّل کند، شکست نميخورد» و قيام خونين عاشورا، سرشار از اين آموزه نيک الهي است که فرجامي جز پيروي حق بر باطل را نويد نبخشيد. امام حسين(ع) گرچه به استناد دعوتنامههاي کوفيان به سمت آنان حرکت کرد، ولي توکّْل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همين دليل، وقتي ميان راه، خبر بيوفايي مردم و شهادت مسلم بن عقيل (ع) را شنيد، تصميم خويش را تغيير نداد و براي انجام تکليف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نيز بر اين اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه جانبه و بي رحمانه دشمن، در نيايشي به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنين بيان فرمود:
«خداوندا! تو تکيه گاه من در هر اندوه، و اميد من در هر سختي هستي. تو در هر پيشامدي تکيه گاه و مايه پشت گرمي مني.»
2- رضا و تسليم
يکي از آموزههاي کربلا، راضي بودن به رضاي الهي است. هدف امام حسين(ع) فقط خشنودي خدا و پيامبر او بود. اگر در آن قيام خونين، جان عزيزش را نثار کرد، اگر سختترين مصيبتها را به جان خريد، و اگر خاندان گرامياش را به دست اسارت سپرد، هدفي جز کسب رضاي الهي نداشت. امام حسين(ع) هنگامي که ميخواست از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبهاي به اين ويژگي اشاره فرموده است:
«ما اهل بيت به آنچه خدا راضي است، راضي و خشنوديم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت ميورزيم. او اجر صبرکنندگان را به ما عنايت خواهد فرمود.»
3- عمل به تکليف
از آموزههاي ارزشمند کربلا، عمل به تکليف است. هنگامي که دعوت نامههاي پياپي مردم کوفه به امام حسين(ع) رسيد، ايشان هرچند از سستعهدي کوفيان آگاه بود، ولي آن اعلام حمايتها را تکليفآور دانست و به سوي آنان حرکت کرد.
امام خميني که خود سالها بعد با همين انگيزه، قيامي عزّت آفرين را پايه ريخت، در سخناني درباره اين آموزه عاشورايي ميفرمايد:
- اينکه حضرت ابي عبدالله (ع) قيام کرد با عدد کم، براي اينکه گفتند تکليف من اين است که نهي از منکر کنم.
- حضرت سيدالشهدا(ع) تکليف براي خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاويه و پسرش را.
- لکن تکليف بود که قيام بکند و خونش را بدهد تا اينکه ملت را اصلاح کند و عَلَم يزيد را بخواباند.
4- آزادگي
عاشورا، نماد آزادگي است و حضرت سيدالشهدا(ع) سرور آزادگان. همو که در پاسخ کساني که بيعت با يزيد را از ايشان ميخواستند تا در امان بماند، ميفرمود: آگاه باشيد! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا ميان دو چيز مجبور کرده است: بين مرگ و ذلت، ولي هيهات که ما ذلت و خواري را بپذيريم. خداوند پذيرش ذلت را بر ما و بر پيامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامنهاي پاک و داراي اصالت و شرف و خاندان داراي همت والا و عزّت نفس ما هرگز اجازه نميدهد اطاعت فرومايگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجيح دهيم.
5- اخلاص
اخلاص سيدالشهدا(ع) و ياران آن حضرت، مهمترين عامل جاودانگي قيام حسيني است. از زماني که حضرت از مدينه حرکت کرد، تا مکّه و سپس کربلا، بسيار کسانِ مدّعي با ايشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسيني نشان دادند، ولي هيچکدام بر حرف خود نايستادند و در نهايت، سرور شهيدان را تنها رها کردند.
در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نيز، تنها خون بود و شمشير و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتيازهاي اجتماعي و مقامهاي دنيوي خبري نبود. از اين رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نيروي اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه ميدادند و يکي يکي شربت شهادت مينوشيدند.
6- ايثار
از بارزترين درسهاي عاشوراي حسيني ايثار و مقدّم داشتن ديگري بر خود است. در صحنه کربلا، نخستين ايثارگر، خود سيدالشهدا(ع) بود که حاضر شد خود و خاندانش را فداي دين خدا کند و رضاي او را برهمه چيز برگزيند. حتي زماني که ياران حضرت به شهادت رسيدند و نوبت به جانفشانيِ بنيهاشم رسيد، امام حسين (ع) ابتدا فرزند دلبندشان، علي اکبر(ع) را براي شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه ديگر ايثار در کربلا، کار زيباي حضرت ابوالفضل (ع) بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، ياد لبهاي تشنه امام حسين (ع) و کودکان تشنهکامش افتاد و به خود نهيب زد که: آيا آب مينوشي، در حالي که برادر و مولايت حسين (ع) تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشيد و بازگشت و لبتشنه به شهادت رسيد.
7- امر به معروف و نهي از منکر
از آموزههاي ارزنده نهضت حسيني، توجه به دو فريضه مهم امر به معروف و نهي ازمنکر است. امام حسين (ع) در وصيت نامهاي که هنگام خروج از مدينه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفيه براي وي نوشت، هدف از حرکت خويش را چنين برشمرد:
من نه از روي سرمستي و گستاخي، و نه براي فساد و ستمگري حرکت کردم، بلکه تنها براي طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. ميخواهم امر به معروف و نهي از منکر کنم و به سيره جدم و پدرم علي بن ابي طالب عمل نمايم.
حضرت سيدالشهدا (ع) در جاي ديگري نيز فرموده بودند:
«بارخدايا! من به معروف اشتياق، و از منکر تنفّر دارم.»
بر اين اساس، در زيارتهاي گوناگوني که درباره امام حسين (ع) از پيشوايان معصوم (ع) وارده شده، اين تعابير ديده ميشود: «گواهي ميدهم تو نماز را به پا داشتي و زکات دادي و امر به معروف نمودي و نهي از منکر کردي.»
8- نفي نژادپرستي
شهيد، شهيد است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زباني باشد؛ سفيد و سياه، عرب و عجم، رومي يا زنگي. ملاک ارزش در اسلام، عقيده و ايمان است.
شهادتکده کربلا، بزمگاه عشق است و همهگونه شهيدي دارد؛ جوان، پير، خردسال، شيرخوار، سياه، سفيد، عرب و عجم. آنجا، يگانگي است و از نابرابريِ نژادي اثري نيست. پيشواي شهيدان، حسين (ع) در صحنه نبرد، اين آموزش ديني و انساني را به کار گرفت و سپاس و ستايشي همسان به همه يارانش، از پيرمرد تا نوجوان، و از رييس قبيله تا غلام سياه روا ميدارد.
9- پاي بندي به اصول انساني و اخلاقي
نهضت عاشورا، مظهر ارزشگذاري به حقوق انساني است. ياران امام حسين (ع) در بين راه کربلا، با لشکريان حرّ بن يزيد رياحي برخوردند که راه را برآن حضرت و يارانش بستند. برخي از ياران امام پيشنهاد مبارزه و نابودي آنها را دادند و دليل آوردند که قدرت نبرد با ايشان را داريم. ولي امام مدارا کرد و ياران را به صبر دعوت فرمود.
همچنين صبح عاشورا که شمر جلو آمد و به آن حضرت اهانت کرد، مسلم بن عوسجه، از ياران امام خواست با تيري او را از پاي درآورد که حضرت مانع شد.
10- رنگ و بويي جاودانه
مؤمن بايد از فرصتهايي که برايش پيش ميآيد بهترين و بيشترين استفاده را بنمايد و اکنون که ميخواهد چيزي را در راه خدا ببخشد بايد به آن رنگ و بوي جاودانگي دهد تا هميشه، حتي پس از مرگ نيز، از آن بهره گيرد.
و اساساً يکي از اهدافي که اسلام وقف را فرا روي مؤمنان قرار داده اين است که بعد از مرگ نيز پروندهي اعمال نيکش بسته نشود و از پاداش آن تا روز قيامت بهرهمند گردد. از اين رو مردگان حسرت ميخورند و آرزو ميکنند که اي کاش ميتوانستند لحظهاي به دنيا بازگردند تا اين عمل صالح را انجام دهند.
انتهاي پيام
قريشي در گفتوگوباايسنا: هياتهاي عزاداري از موضعگيري باندي و حزبي پرهيز کنند
معاون فرهنگي سياسي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها با بيان اينکه «قيام امام حسين و حرکت ايشان سياسي بوده است» گفت: آن قيام يک اعتراض عليه نظام سياسي حاکم بر زمان بوده و اينکه نظام حق بايد جايگزين نظام باطل شود.
حجتالاسلام والمسلمين سيدمجيد قريشي در گفتوگو با خبرنگار دين و انديشه خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، با بيان اينکه «هياتها و دستجات عزاداري ما بايد از موضعگيري و جبههگيري باندي و حزبي پرهيز کنند» اظهار کرد: اما در عين حال از تمام هياتها انتظار داريم که حالت سکولار پيدا نکنند؛ يعني علاوه بر عزاداري در جاي خود به مسايل سياسي نيز بپردازند.
وي افزود: هياتها بايد به سمتي حرکت کنند که آرمانهاي امام حسين (ع) را در حوزه سياست، خانواده، فرهنگ، اقتصاد و ساير حوزهها ترويج دهند.
قريشي با بيان اينکه «وعاظ ما بايد تبيين درست واقعه عاشورا را در دستور کار خود داشته باشند» تصريح کرد: نشان دادن دوست از دشمن در واقعه کربلا و اينکه دشمنان چقدر راحت آدمهاي سادهانديش را گول ميزدند، بر عهده وعاظ کشورمان است.
معاون فرهنگي سياسي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها ادامه داد: وعاظ ما بايد با ظرافت هنري و بيان شيواي خود و با استفاده از کلمات ائمه و شعر، پيام خود را به مستمعين برسانند چراکه آنها يک تريبون مهم و ارزشمند در دست دارند.
وي با بيان اينکه «ما بايد از پيام عاشورا محافظت و صيانت کنيم» خاطرنشان کرد: در ابتداي راه بايد معرفت به دست بياوريم آن هم از طريق مطالعه زياد و مطالب را آگاهانه به گوش مخاطب برسانيم تا بتوانيم از اين نهضت پاسداري کنيم.
قريشي ادامه داد: هياتهاي ما بايد از عالمان فرهيخته استفاده کنند و فقط به سمت مداحي صرف حرکت نکنند که اين امر يک خطر بزرگ در آينده را براي ما به وجود ميآورد و جامعه دچار تحجر و خرافهپرستي ميشود.
وي در پايان با بيان اينکه «آن چيزي که جلوي انحرافات را ميگيرد دانشمندان عالم هستند» گفت: مداحان ما هميشه بايد کنار عالمان ديني به وظيفه خود عمل کنند و حرفهاي آگاهي بخش بزنند و معرفت جوانان را افزايش بدهند تا دچار انحراف نشويم.
جلسه هماهنگي استقبال و بدرقه ضريح امام حسين(ع) برگزار شد
تهرانيها 7 و 8 آذر ميزبان ضريح امام حسين(ع) در مصلي
جلسه اجرايي و هماهنگي ستاد استقبال و بدرقه از ضريح جديد حضرت سيدالشهدا(عليهالسلام) با حضور نمايندگان بيش از 70 دستگاه و سازمان در محل دفتر مرکزي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي برگزار شد.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين جلسه با مشارکت و فراخوان بيش از 70 دستگاه و سازمان مستقر در تهران با حضور رييس هيأت امنا و تني چند از مديران اجرايي طرح ساخت ضريح مطهر امام حسين(ع)، قائممقام، معاونين و مديران کل شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي برگزار شد.
در ابتداي اين جلسه پس از قرائت آياتي چند از کلامالله مجيد و مداحي ذاکر اهلبيت عصمت و طهارت "حاج محمود تاري" و ذکر مصيبت امام حسين(ع)، "محسن صباغ" بهعنوان مسوول شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي استان تهران که مسووليت ستاد استقبال و بدرقه ضريح امام حسين(ع) در تهران را بر عهده دارد به اهميت موضوع انتقال ضريح به تهران و به نمايش گذاشتن آن در مصلي تهران اشاره و بيان کرد: اين اقدام هيأت امناي ساخت ضريح مطهر امام حسين(ع) در بهنمايش درآوردن اين ضريح مطهر براي عموم مردم مؤمن و عزادار ايران اسلامي، آن هم در ايام ماه حزن و اندوه آلالله، ماه محرم ستودني است.
وي در ادامه اعلام کرد: بايد با اتحاد و همدلي و مساعدت تمامي دستگاهها، سازمانهاي دولتي و غيردولتي، نهادهاي انقلابي و تشکلهاي مردمي بهويژه دستهجات سينهزني و هيئات عزاداري حسيني و تمامي عاشقان و محبين اهلبيت عصمت و طهارت(عليهمالسلام) زمينه خلق حماسهاي ديگر را ايجاد نمائيم.
نصرتالله لطفي معاون حقوقي و امور استانهاي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي نيز که مسووليت ستاد استقبال و بدرقه ضريح مطهر امام حسين(ع) را در کل کشور و ساير استانها برعهده دارد، در اين جلسه با اشاره به اينکه «ما از تمامي استانها، شهرستانها و شهرها درخواستهاي فراوان و بيشماري از سوي اقشار مختلف مردم، کسبه، بازاريان و مسوولان داشتهايم که ضريح حتي براي چند ساعت هم که شده در مصلي آن شهر و استان برود تا مردم بتوانند در ماه عزاي حسيني لااقل با زيارت ضريح منتسب به آن حضرت، دلهاي مالامال از درد هجران و ظلم به آلالله خود را تسکين دهند» گفت: باتوجه به جدول زمانبندي تهيه شده جهت انتقال ضريح جديد امام حسين(ع) به کربلاي معلي، فقط در شهرهاي مسير انتقال، تهران، و استانهاي مرکزي، لرستان و خوزستان، اين امر ميسر شد، آن هم بهصورت زمانبندي محدود که تغيير آن را غيرممکن اعلام کردند.
همچنين معاون حقوقي، امور مجلس و استانهاي شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي با اشاره به درخواستهاي مکرر و بيشمار ائمه جمعه و جماعات، نمايندگان وليفقيه، مسوولان ارشد استانهاي سراسر کشور و عموم مردم جهت ارسال کمکهاي داوطلبانه خود بهمنظور ساخت ضريح مطهر امام حسين(ع) عنوان کرد: ما به دليل اينکه قبلاً حساب بانکي جهت دريافت کمکهاي مردمي و داوطلبانه از طرف مبادي ذيربط اعلامشده، از قبول کمکهاي خارج از حساب بانکي اعلامشده به شدت مخالفت نموديم.
وي سپس اعلام کرد: اصرار داريم که در اين مرحله اکيدا از جمع آوري و قبول نذورات و هداياي مردمي خود داري کرده و بنابر اين در طول مسير حرکت هيج نذوراتي از سوي اين نهاد و ديگر انجمنهاي خيريه و سازمانها جمع آوري نگرديده و دريافت هر کمک و نذورات از طريق حساب بانکي ستاد عتبات عاليات انجام خواهد شد.
در پايان جلسه "پارچهباف" مدير هيات امناي طرح ساخت ضريح مطهر امام حسين(ع) ضمن تشکر از کمکهاي بيشمار مردمي که به حساب بانکي اعلامي از سوي اين هيات واريز شده، گفت: در قديم اغلب ضريحهاي مطهر با کمکهاي نقدي و غيرنقدي سلاطين و حکام ساخته ميشد؛ اما در ساخت اين ضريح به صراحت اعلام ميکنيم که ريالي از بودجه کشور، دولت و نظام استفاده نشده و همه عاشقان و محبين حضرت اباعبداللهالحسين(عليهالسلام) خودجوش به ساخت اين ضريح کمک کردند که در طول تاريخ ساخت ضريح به ائمه هدي اين امر بسيار نادر است.
پارچهباف با اشاره به اينکه «طراحي و ساخت اين ضريح بيش از هفت سال به طول انجاميد» به مشکلات پيراموني آن بهويژه از طرف عراقي اشاره و بيان کرد: اما با همفکري، مساعدت فکري و راهنمايي مراجع عظام تقليد و علما بهويژه شخص حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني با موفقيت تمام مراحل مطالعات، طراحي و ساخت اين شاهکار عظيم ديني فرهنگي و هنري به دست توانمند هنرمندان مبتکر و چيرهدست ايراني تکميل و جهت انتقال به کربلاي معلي آماده شد.
بر اساس اين گزارش، در هفته قبل بخشهاي فوقاني و تاج ضريح مطهر حضرت امام حسين(ع) با شکوه خاصي از طريق خطوط هوايي و هواپيماي اختصاصي از آنجا به کربلاي معلي منتقل شده است و بخشهاي پنجره و شبکههاي ضريح مطهر در ايران باقي مانده که پس از عاشوراي حسيني جهت بازديد عمومي و زيارت مردم و خيل عاشقان و مشتاقان آن حضرت به تهران منتقل شده و پس از دو روز نمايش(در روزهاي سهشنبه و چهارشنبه 7 و 8 آذرماه مطابق با 12 و 13 ماه محرمالحرام و مصادف با سوم و چهارم امام حسين(ع)) در مصلي تهران، با بدرقه باشکوهي به اراک و از آنجا به لرستان و خوزستان و سپس از مرز زميني کربلاي ايران اسلامي، شلمچه، به کربلاي معلي در عراق بهجهت نصب در حرم مطهر امام حسين(ع) منتقل ميشود.